دوره هاي تحول فارسي دري
نهضت ترويج زبان فارسي که با رسميت يافتنِ آن در دوران صفاريان آغاز گرديد، در زمان سامانيان شدت يافت و با ظهور غزنويان و تأليف آثار مختلف علمي، ادبي و تاريخي غلبه ي زبان فارسي بر عربي در حوزه ي ادبيات و علوم و
نويسنده: حميرا زمّردي
نهضت ترويج زبان فارسي که با رسميت يافتنِ آن در دوران صفاريان آغاز گرديد، در زمان سامانيان شدت يافت و با ظهور غزنويان و تأليف آثار مختلف علمي، ادبي و تاريخي غلبه ي زبان فارسي بر عربي در حوزه ي ادبيات و علوم و نيز ديوان اداري مسلم گرديد.
زبان فارسي از جهت تطور و تکاملي که در طي هزار سال پس از اسلام طي کرده است به سه دوره ي مهم تقسيم مي شود: 1- دوره ي رشد و تکوين 2- دوره ي فارسي دري 3- دوره ي تحول اخير. (1)
1- دوره ي رشد و تکوين
اين دوره از قديمي ترين آثار موجود فارسي دري پس از اسلام تا اوايل قرن هفتم هجري را دربردارد.- در اين دوره هنوز چگونگي تلفظ واک ها صورت ثابتي ندارد و وجوهات مختلف ابدال کلمات به چشم مي خورد:
بجشکي/ پزشکي ( اخويني بُخاري، هدايه المتعلمين في الطب )
(ص 14)
سپاناخ/ اسفناج (همو، ص 157)
فريشتگان/ فرشتگان (همو، ص 13)
زفان/ زبان
(جرجاني، اسماعيل، ذخيره ي خوارزمشاهي، ص 33)
زورين/ زبرين (همو، ص 38)
تف/ تب
(ابومنصور علي هروي، الابنيه عن حقايق الدويه، ص 8)
فام روام (امام محمد غزالي، کيمياي سعادت، ص 21)
بيوگندي/ بيفکندي (همو، ص 33)
کاربرد صامت « ـبـ » به جاي « پ » و « ج » به جاي « چ » و ...:
بايجه/ پايچه (اخويني، همان، ص 322)بوست/ پوست (همو، ص 95)
بهلو/ پهلو (همو، ص 435)
جشم/ چشم (همو، ص 237)
جهار/ چهار (همو، ص 104)
جندي/ چندي (همو، ص 17)
ثريد/ تريد
(ابوبکر عتيق نيشابوري، قصص قرآن مجيد، ص 226)
کاربرد ذال معجمه:
کوذک/ کودک (اخويني، همان، ص 15)شاذي/ شادي (همو، ص 655)
جذا جذا/ جدا جدا (همو، ص 17)
بوذ/ بود (همو، ص 160)
يهوذا/ يهودا (ابوبکر عتيق، همان، ص 171)
ادغام:
بتر/ بدتر (همو، ص 99)دوستر/ دوست تر (اخويني، همان، ص 560)
هروزي/ هر روزي (همو، ص 366)
هيچيز/ هيچ چيز (همو، ص 165)
اشباع:
نوهم/ نهم (همو، ص 37)فريشتگان/ فرشتگان (همو، ص 13)
حذف:
ابرهيم/ ابراهيم(ابوبکر عتيق نيشابوري، قصص قرآن مجيد، ص 190)
شباروز/ شبانروز (همو، ص 191)
خرشيد/ خورشيد (همو، ص 286)
کاربرد افعال نيشابوري:
استعمال نوعي صيغه ي ماضي نقلي به صورت رفتستي، گفتستي و ... بجاي رفته اي و گفته اي که به قول مقدسي (م. 375) مردم نيشابور سين بي فايده در افعال مي افزايند. (2)هم چنين کاربرد وجوهات مختلف فعل اعم از وجوه تحذيري، شرطي، تمنايي، التزامي، خيالي و ... مانند مگر داناد، آفريديمي، گرفتمي، بخوردي، نشسته بودي و ...؛ استعمال پيشوندهاي مختلف فعلي بر، اندر، فرا، فراز، فرود، فرو همچون برآمدن، اندر شدن، فرا ديدن، فراز آمدن، فرود آمدن، فرو خواندن که در ترکيب با مصادر معاني متعددي را ايجاد مي کند؛ کاربرد ابا، ابي، ابر، اندر به جاي با، بي، بر و در؛ کاربرد دو حرف اضافه براي يک متمم مانند به شهر اندر؛ تنوع ترتيب اجزاء جمله؛ افزودن علامت جمع فارسي به جمع هاي مکسر عربي مانند احوال/ احوال ها و شرايط/ شرايطها از جمله خصوصيات متون دوره ي رشد و تکوين زبان فارسي است.
2- دوره ي فارسي دري
انتقال حوزه ي ادبي خراسان در قرن هفتم با حمله ي مغول به مناطق مرکزي، جنوب و غرب ايران موجب درسي شدن زبان فارسي دري و تثبيت صورت هاي ساختاري و تلفظ کلمات و ترتيب اجزاي جمله شد تا نويسندگان و شاعران همگام با آموختن اين زبان و کاربرد آن در حوزه ي علمي، ادبي و ديواني به گويش محلي خود نيز وفادار باشند. در اين دوره وجوه صيغه هاي صرف فعل نيز روبه سادگي رفته و از خصوصيات دوره ي قبل تا حدودي فاصله مي گيرد اما لغات و اصطلاحات مغولي و ترکي خصوصاً اصطلاحات ديواني به زبان فارسي سرازير مي شود. اين دوره از قرن هفتم تا اواخر قرن سيزدهم هجري را دربرمي گيرد.3- دوره ي تحول اخير
پس از دوره ي صفويه و وجود انقلابات جنگ هاي داخلي و خارجي با روسيه و در نتيجه نفوذ بيگانگان و عوامل استعماري، ارتباط با تمدن و فرهنگ مغرب زمين تحول عظيمي در اوضاع سياسي، اجتماعي و اقتصادي کشور ايجاد کرد. تمرکز امور مهم اداري و دولتي کشور در پايتخت (تهران) باعث جذب اهل قلم و دانشمندان شد. زبان گفتار تهراني که از گويش هاي محلي بود به زبان رسمي و ادبي کشور بسيار نزديکي داشت. با گسترش شهرنشيني در ايران يک طبقه ي متوسط شهري ايجاد شد. اعزام معلمان خارجي براي تربيت سپاه از فرانسه و انگلستان و حضور رايزنان بلژيکي و آمريکايي باعث تداول يک عده لغات و اصطلاحات اروپايي گرديد. با تأسيس دارالفنون معلمان اروپايي به خدمت گماشته شدند. رواج صنعت چاپ و ايجاد سبک و اسلوبي خاص در انتشار نشريات و روزنامه ها نيز از عوامل مهم تحول زبان دوره ي اخير بود و انشاي اديبانه و متکلف جاي خود را به شيوه ي نگارش ساده و قابل دريافت عموم سپرد. اقتباس کلمات خارجي همچون کنسول، ماشين، تلفن، راپرت، گمرک و کاربرد کلمات فارسي با معني تازه به جاي برخي از اصطلاحات خارجي همچون شهرداري، شهرباني، راه آهن، فرودگاه از گونه هاي مهم اين تحول بود. ترتيب اجزاء جمله نيز با يکسان شدن نگارش يکنواخت تر شد و نفوذ زبان گفتار عامه که تا اين زمان در زبان ادبي راه نداشت نيز از عوامل مهم تغيير در زبان اين دوره بود. البته تأثير ترجمه ي آثار علمي و ادبي اروپا در ساخت عبارات فارسي در اين دوره مانند کاربرد کلمات خوشبختانه، متأسفانه، بدبختانه، روي کسي حساب کردن و مواردي از اين قبيل، قابل ذکر است.(3)
پي نوشت ها :
1- خانلري، همان، ص 359.
2- مقدسي، احسن التقاسيم، ج2، ص 489.
3- خانلري، همان، ص 382-369.
زمردي، حميرا؛ (1393)، تاريخ تحليلي زبان فارسي، تهران: مؤسسه ي انتشارات دانشگاه تهران، چاپ دوم
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}